بعد از نماز ظهرو ناهار در دانشگاه پیام نورنجف آباد می خواستیم با آسمانیان دانشگاه پیام نور همراه شویم که سردبیر محترم انجمن نجوم ونوس خانم رفیعی که یکی از اسمانیان گروهمان نیز هستند راهنمایی برایمان فرستادند و ما کمی زودتر از آنان به مقصد رسیدیم ساعت 4:30 بود ، اما مقصد کجا بود ؟ بله روستایی با بافت قدیمی ، امام زاد ه ای کنار کوه ها ، ساختمان آن خیلی قدیمی بود روی قبری نوشته شده بود 1229 ، انگار کوهها روستا را در بر گرفته بودند می گفتند اسم روستا لاسیب است .
از ماشین که پیاده شدیم هوا بسیار سرد بود و کم کم طاقت فرسا می شد . بچه ها اتشی روشن کردند و بعد به علت دستور سر دبیر خاموش شد . هنوز داخل امام زاده نشده بودیم که گروه آسمان زنده رود اقدام به وداع با خورشید اول ذیحجه نمود . آخ هوا بسیار سرد بود زنی را دیدم که در آن هوای سرد لباس می شست ...
بعد از ورود به امام زاده برنامه های ان شب اعلام گردید و قرار شد یک گروه به ثبت شهابها بپردازد ، گروهی دیگر با تلسکوپ کار کند و گروهی هم به گروه ونوس کمک کنند و تعدادی هم به دیدار صور فلکی رفتند .
البته باید اضافه کنم که بعد از غروب آفتاب اول برای رصد و دیدار با حلقه الماس ، ماه شب دوم به بالای کوه رفتیم و با تلسکوپ 18 اینچ توانستیم ماه شب دوم را روئت کنیم ، حفره ای بسیار زیبا از لبه ماه روشن شده بود به خوبی می شد زمین تاب را فهمید این اولین بار بود که به ماه با تلسکوپ نگاه می کردم . بعد در مورد مثلث تابستانی که در حال غروب بود صحبت شد و دیداری هم با خوشه پروین داشتیم . آسمان تقریبا تاریک شده بود و اجرام یکی یکی خودشان را نمایان می کردند . یادم رفت بگویم که یک دوربین دو چشمی مخصوص روئیت هلال هم بود که ماه از پشت آن هم دیدنی بود .
رفتیم سراغ دنباله دار، ملکه فعلی برساوش !!!!!....هاله ای در صورت فلکی برساوش در آسمان دیده می شد که گفته شد همان هولمز است که از روبه ور می آید . یعنی اینکه دنباله اش پشتش است و فقط هسته ی آن پیدا بود . بعد از دیدار با دنباله دار به سراغ کندوی عسل رفتیم ، نه منظورم خوشه کندوی عسل بود . یک خوشه کروی بسیار زیبا در صورت فلکی خرچنگ
در طول رصد از صحبتهای خانم نوروزی و جناب اقای صادقی و همچنین جناب آقای معصومی بهره بردیم .بعد از یکی دو ساعت رصد به امام زاده برای صرف شام برگشتیم و بعد از کمی استراحت برای سرمای شدید بیرون آماده شدیم فکر می کنم دما حدودا زیر صفر بود
. برای رفتن به دیدار ستارگان باید چراغ نور قرمز و نقشه اسمان کاغذ و مداد و دوربین دو چشمی به همراه خود می بردیم .از ساعت 10 شب دومین دوره رصدی را شروع کردیم و به ثبت شهابها پرداختیم . گروهها مشغول کار خودشان شدند و گروه آسمان زنده رود و گروه ونوس با آغاز از ساعت 22:10 و در بازه های 10 دقیقه ای به ثبت شهاب پرداختند . تا ساعت 24:10 ادامه دادیم و بعد به علت سرمای شدید دوباره به امام زاده برگشتیم و بعد ازیک ساعت استراحت برای سومین دوره رصد به بالا برگشتیم
در اوج بارش آن شب بودیم و فقط صورت فلکی کار کردیم . جبار – کلب اکبر و پر نور ترین ستاره آسمان شعرای یمانی – کلب اصغر جوزا که شهاب باران مربوط به همین صورت فلکی می شد ثور و مریخ – الدبران – و بعد هم شش ضلعی زمستانی ، بر ساووش ، سرطان ، حمل ، مثلث – فرس اعظم – حوت ، ذات الکرسی و جفت آن قیفاووس– سوسمار – اسد – وزحل – دب اکبر و دب اصغر که به وسلیه آن ستاره قطبی را پیدا می کردیم . اژدها – زرافه – کهکشان آندرومدا و از همه مهمتر تلالوء ستارگان بازوی کهکشان راه شیری بیشتر از همه نظر جلب توجه بود
تا ساعت 30 :3 صبح بالا بودیم و بعد به علت طاقت فرسا شدن سردی هوا به پایین آمدیم در راه به اسمان نگریستیم و یادم آمد یکی از آسمانیان گروهمان آقای طهماسب زاده در رصد قبلی گفته بود: ای آسمان مپندار که به تو می نگرم ، نه اگر ستاره هایت را نداشتی به تو نمی نگریستم .
ساعت 5:30 صبح بعد از نماز و خداحافظی با گروه ونوس و جمعشان و تشکر از زحمات دوست عزیزمان خانم رفیعی سوار ماشین شدیم و برای دیدار طلوع خورشید دوم ذیحجه به راه ادامه دادیم .
بروجن که رفته بودیم یکی از بچه ها خورشید را به زرده تخم مرغ تشبیه کرد ولی این دفعه واقعا زرده تخم مرغ بود و خلاصه ساعت 9:30 صبح روز پنج شنبه به زرین شهر ، خطه طلایی ایران و پایان چهارمین رصد سال 1386 رسیدیم .
باید از مسئولین رصد خانم ادیبی وخانم نوروزیان که زحمت هماهنگی و برنامه ریزی برای رصد نمودند تشکر به عمل آوریم .
آسمانتان صاف و پر ستاره
قلبهاتان آکنده از محبت باد .
نوشته شده توسط گزارشگر گروه سمیه سلیمیان
تایپیست : مهندس راضیه سلیمیان
از ماشین که پیاده شدیم هوا بسیار سرد بود و کم کم طاقت فرسا می شد . بچه ها اتشی روشن کردند و بعد به علت دستور سر دبیر خاموش شد . هنوز داخل امام زاده نشده بودیم که گروه آسمان زنده رود اقدام به وداع با خورشید اول ذیحجه نمود . آخ هوا بسیار سرد بود زنی را دیدم که در آن هوای سرد لباس می شست ...
بعد از ورود به امام زاده برنامه های ان شب اعلام گردید و قرار شد یک گروه به ثبت شهابها بپردازد ، گروهی دیگر با تلسکوپ کار کند و گروهی هم به گروه ونوس کمک کنند و تعدادی هم به دیدار صور فلکی رفتند .
البته باید اضافه کنم که بعد از غروب آفتاب اول برای رصد و دیدار با حلقه الماس ، ماه شب دوم به بالای کوه رفتیم و با تلسکوپ 18 اینچ توانستیم ماه شب دوم را روئت کنیم ، حفره ای بسیار زیبا از لبه ماه روشن شده بود به خوبی می شد زمین تاب را فهمید این اولین بار بود که به ماه با تلسکوپ نگاه می کردم . بعد در مورد مثلث تابستانی که در حال غروب بود صحبت شد و دیداری هم با خوشه پروین داشتیم . آسمان تقریبا تاریک شده بود و اجرام یکی یکی خودشان را نمایان می کردند . یادم رفت بگویم که یک دوربین دو چشمی مخصوص روئیت هلال هم بود که ماه از پشت آن هم دیدنی بود .
رفتیم سراغ دنباله دار، ملکه فعلی برساوش !!!!!....هاله ای در صورت فلکی برساوش در آسمان دیده می شد که گفته شد همان هولمز است که از روبه ور می آید . یعنی اینکه دنباله اش پشتش است و فقط هسته ی آن پیدا بود . بعد از دیدار با دنباله دار به سراغ کندوی عسل رفتیم ، نه منظورم خوشه کندوی عسل بود . یک خوشه کروی بسیار زیبا در صورت فلکی خرچنگ
در طول رصد از صحبتهای خانم نوروزی و جناب اقای صادقی و همچنین جناب آقای معصومی بهره بردیم .بعد از یکی دو ساعت رصد به امام زاده برای صرف شام برگشتیم و بعد از کمی استراحت برای سرمای شدید بیرون آماده شدیم فکر می کنم دما حدودا زیر صفر بود
. برای رفتن به دیدار ستارگان باید چراغ نور قرمز و نقشه اسمان کاغذ و مداد و دوربین دو چشمی به همراه خود می بردیم .از ساعت 10 شب دومین دوره رصدی را شروع کردیم و به ثبت شهابها پرداختیم . گروهها مشغول کار خودشان شدند و گروه آسمان زنده رود و گروه ونوس با آغاز از ساعت 22:10 و در بازه های 10 دقیقه ای به ثبت شهاب پرداختند . تا ساعت 24:10 ادامه دادیم و بعد به علت سرمای شدید دوباره به امام زاده برگشتیم و بعد ازیک ساعت استراحت برای سومین دوره رصد به بالا برگشتیم
در اوج بارش آن شب بودیم و فقط صورت فلکی کار کردیم . جبار – کلب اکبر و پر نور ترین ستاره آسمان شعرای یمانی – کلب اصغر جوزا که شهاب باران مربوط به همین صورت فلکی می شد ثور و مریخ – الدبران – و بعد هم شش ضلعی زمستانی ، بر ساووش ، سرطان ، حمل ، مثلث – فرس اعظم – حوت ، ذات الکرسی و جفت آن قیفاووس– سوسمار – اسد – وزحل – دب اکبر و دب اصغر که به وسلیه آن ستاره قطبی را پیدا می کردیم . اژدها – زرافه – کهکشان آندرومدا و از همه مهمتر تلالوء ستارگان بازوی کهکشان راه شیری بیشتر از همه نظر جلب توجه بود
تا ساعت 30 :3 صبح بالا بودیم و بعد به علت طاقت فرسا شدن سردی هوا به پایین آمدیم در راه به اسمان نگریستیم و یادم آمد یکی از آسمانیان گروهمان آقای طهماسب زاده در رصد قبلی گفته بود: ای آسمان مپندار که به تو می نگرم ، نه اگر ستاره هایت را نداشتی به تو نمی نگریستم .
ساعت 5:30 صبح بعد از نماز و خداحافظی با گروه ونوس و جمعشان و تشکر از زحمات دوست عزیزمان خانم رفیعی سوار ماشین شدیم و برای دیدار طلوع خورشید دوم ذیحجه به راه ادامه دادیم .
بروجن که رفته بودیم یکی از بچه ها خورشید را به زرده تخم مرغ تشبیه کرد ولی این دفعه واقعا زرده تخم مرغ بود و خلاصه ساعت 9:30 صبح روز پنج شنبه به زرین شهر ، خطه طلایی ایران و پایان چهارمین رصد سال 1386 رسیدیم .
باید از مسئولین رصد خانم ادیبی وخانم نوروزیان که زحمت هماهنگی و برنامه ریزی برای رصد نمودند تشکر به عمل آوریم .
آسمانتان صاف و پر ستاره
قلبهاتان آکنده از محبت باد .
نوشته شده توسط گزارشگر گروه سمیه سلیمیان
تایپیست : مهندس راضیه سلیمیان