
ولی همگی در متروپولیس (Metropolis) چندان هم وضعیت خوبی ندارند. حتی آلودگی نوری ممكن است تنها عامل نباشد كه باعث مشكل میشود. شاید گرفتاری اصلی جنگلهایی هستند كه پُر از منابع گرما بوده و باعث آشفتگی جوی و اختلال در شرایط رصدی و پارامتر «دید» میشوند. در نتیجه تصویر كدر و ناواضح میشود. اتوبانها، بیشتر پاركینگها و ساختمانها همگی در طول روز گرما را جذب میكنند. این خود مشكلزاست. ولی در همین موقع غباری كه در شهرها غوطهور هستند میتوانند عدم ثبات جوی را كاملاً خنثی كند! مثلاً شهرهایی مثل میامی (Miami) آسمانی پایدار دارند. 

در اینجا چند روش و خلاقیت را برای رصد لذتبخش منظومهی شمسی از محل زندگیتان معرفی میكنم. بیایید نگاهی دقیقتر به محل رصد بیندازیم. مشاهدهی سیارات بستگی به ثبات جوی دارد تا تضاد نوری و تاریكی آسمان شب پشت بامها. محل عبور و مرور و پارك ماشینها و دیگر سطوح مشابه گرما را در روز گرفته و بدترین انتخاب برای محل رصدی شما هستند.
علفزارها و چمنزارها گرما را تا حدودی جذب میكنند و شرایط بهتری فراهم میكنند. با این وجود باید از درختان پُر برگ گاهی میتوان استفاده كرد؛ «جف بارتون» مینویسد: «من از دو درخت بلوط برای بهبود وضعیت آلودگی نوری استفاده میكنم؛ درختان در غرب من و منزل در شرق راه آلودگی نوری را سد میكنند. بنابراین نمای جنوبی خوبی خواهم داشت. با این حال توجه دارم كه وقتی سیارهای از بالای درخت بلوط طلوع میكند، گرمای حاصل از درخت، جزئیات را محو میكند و اصلاً مهم نیست كه چقدر تضاد نوری یا پارامتر دید خوب باشند.»
جهت و سرعت ممكن است كمك خوبی باشند. اگر در جهت باد رصدگاه خود را برپا كنیم و باد در جهت دور كردن گرما بوزد، اثر آن را بر «پارامتر دید» كاهش میدهد، زیرا تابش گرما در جهت دور روشن شدن از شماست.
جهت و سرعت ممكن است كمك خوبی باشند. اگر در جهت باد رصدگاه خود را برپا كنیم و باد در جهت دور كردن گرما بوزد، اثر آن را بر «پارامتر دید» كاهش میدهد، زیرا تابش گرما در جهت دور روشن شدن از شماست.
«ماه»
مهم نیست كجا باشید! ماه نه نمیگوید! فقط با یك نگاه به سمت آن نشانه میروید. دریای تاریك، كوهستانهای بلند، و همهی حفرهها، بسیار نزدیك به نظر میرسند و انگار میتوانید به آنها برسید و لمسشان كنید. بسیاری از آماتورها از
درخشش و نور بسیار ماه بخصوص در «تثلیث» و «ماه كامل» تعریف میكنند. اگرچه با رصد ماه به چشمان شما آسیبی نمیرسد، ولی روشنایی ماه را می توان با فیلترهای «چگالی-خنثی» مخصوص ماه یا پردهای روبروی تلسكوپ بسیار راحتتر و زیباتر دید. با قرار دادن تلسكوپ در حدود 2 تا3 اینچی تكه مقوایی را بهصورت مدور (حلقهوار) ببرید كه قطرش به اندازهی عدسی شئ یا دهانهی تلسكوپتان باشد. آن را جلوی تلسكوپ قرار دهید. اگر یك بازتابی یا كاتادیوپتریك دارید، مطمئن شوید كه حفرهای را در طرفی ایجاد كردهاید كه هیچ قسمتی از آینهی ثانویه توسط گوشههای حلقه تاریك یا سد نشود.
اگر یك نقشهی كامل در دست دارید، میتوانید نزدیكترین همسایهی فضایی را با جزئیات جالباش رصد كنید. همهی فازهای ماه برای اخترشناسان جالب است. هلال ماه بعد از ماه نو، تربیع اول،تغییرات زیاد ظاهری در عوارض ماه را به نمایش میگذارد. با نشانه روی به سمت منطقهای استوایی، گسترهی وسیعی از درباهای Crisium، Fecunditatis، Tranquilitalو Seremitatis قرار دارند. بسیاری از حفرههای بزرگ، شمال این دریاها واقع شدهاند و منطقهی جنوب زیبایی زمختی را را در خود نهفته دارد. از جمله حفرههای «كلاویوس» و «تیكو» كه هر دو را بعد از آفتاب در ماه در شبهای تربیع اول میتوان دید.
بعد از تربیع اول، نور خورشید به آرامی به اقیانوس Procellarum میتابد. بزرگترین دریای ماه، اقیانوس طوفانهاست كه دیدنیهای زیادی دارد. از جمله حفرههای «كپلر» و «كپرنیك». در شمال استوای ماه، حفرههای Sinus Iridum و حفرهی تاریك و غیرعادی افلاطون اولین نورها را دریافت میكنند. در سمت جنوب «تیكو» با پرتوهای پراكنده شده در استوای ماه آرام آرام روشن میشود. وقتی از فاز «ماه كامل» میگذریم، این روند برعكس میشود و سایه و روشنها در همسایهی ما روند دیگری را طی میكنند.
پیمایش ماه در آسمان، اختفا یا گذر از مقابل ستارگان را هم در بر دارد. در برخی لحظات نادر، «اختفای سیارهای» صورت میگیرد. دیدن ماه در حال گذر از جلوی یك جرم سماوی دیگر میتواند لذتبخش و جالب باشد. با دانستن زمان ناپدید شدن و ظهور مجدد ستاره یا سیاره، دانشمندان نوسانات نامحسوسی را در فاصلهی مداری و سرعت ماه میتوانند اندازهگیری بگیرند. اگر تك ستارهی یا دوگانهی غیرقابل تفكیك باشند، باز هم اینكار را میتوان انجام داد. اختفای ستارگان و سیارات پُر نور، سوژهی رصدی جذابی هستند.

اگر یك نقشهی كامل در دست دارید، میتوانید نزدیكترین همسایهی فضایی را با جزئیات جالباش رصد كنید. همهی فازهای ماه برای اخترشناسان جالب است. هلال ماه بعد از ماه نو، تربیع اول،تغییرات زیاد ظاهری در عوارض ماه را به نمایش میگذارد. با نشانه روی به سمت منطقهای استوایی، گسترهی وسیعی از درباهای Crisium، Fecunditatis، Tranquilitalو Seremitatis قرار دارند. بسیاری از حفرههای بزرگ، شمال این دریاها واقع شدهاند و منطقهی جنوب زیبایی زمختی را را در خود نهفته دارد. از جمله حفرههای «كلاویوس» و «تیكو» كه هر دو را بعد از آفتاب در ماه در شبهای تربیع اول میتوان دید.
بعد از تربیع اول، نور خورشید به آرامی به اقیانوس Procellarum میتابد. بزرگترین دریای ماه، اقیانوس طوفانهاست كه دیدنیهای زیادی دارد. از جمله حفرههای «كپلر» و «كپرنیك». در شمال استوای ماه، حفرههای Sinus Iridum و حفرهی تاریك و غیرعادی افلاطون اولین نورها را دریافت میكنند. در سمت جنوب «تیكو» با پرتوهای پراكنده شده در استوای ماه آرام آرام روشن میشود. وقتی از فاز «ماه كامل» میگذریم، این روند برعكس میشود و سایه و روشنها در همسایهی ما روند دیگری را طی میكنند.
پیمایش ماه در آسمان، اختفا یا گذر از مقابل ستارگان را هم در بر دارد. در برخی لحظات نادر، «اختفای سیارهای» صورت میگیرد. دیدن ماه در حال گذر از جلوی یك جرم سماوی دیگر میتواند لذتبخش و جالب باشد. با دانستن زمان ناپدید شدن و ظهور مجدد ستاره یا سیاره، دانشمندان نوسانات نامحسوسی را در فاصلهی مداری و سرعت ماه میتوانند اندازهگیری بگیرند. اگر تك ستارهی یا دوگانهی غیرقابل تفكیك باشند، باز هم اینكار را میتوان انجام داد. اختفای ستارگان و سیارات پُر نور، سوژهی رصدی جذابی هستند.
«خورشید»

صرف نظر از انواع روشها یا فیلترها، فیلترهای خورشیدی بایستی جلوی تلسكوپ یا دوچشمی قبل از نگاه از چشمی قرار گیرد. این روش، نور شدید و گرمازای خورشیدی را قبل از ورود به هر اُپتیك تا چشم به اندازهی كافی كاهش میدهد. هرگز فیلتر را بین چشمی و چشمان خود قرار ندهید. گرمای خورشید فیلترهای شیشهای را خیلی سریع شكافته یا فیلم نازك مایلار را میسوزاند.
یكی از جالبترین رصدهای خورشیدی نمایش دادن نوسانات تعداد لكههای خورشیدی جلوی «نورسپهر» است. لكههای خورشیدی در میدان مغناطیسی قوی خورشید مناطق گستردهای به نظر میرسند. هر لكه شامل بخش تاریك مركزی (سایه) و محیط خاكستری رنگ اطراف آن (نیم سایه) است. آنها ممكن است صدها تا هزاران مایل نظر داشته باشند. سعی كنید هر 2 تا 3 روز در طول هر ماه لكهها را طرح بزنید. اگر از لكههای خورشیدی بهطور پیوسته طرح كنید.
نموداری «رفت و برگشتی» بهدست میآورید؛ حركت این لكهها با تغییر شكل و اندازهی آنها همراه است. «باب گادفری» به خاطر آلودگی نوری شهر Utica در نیویورك، اخترشناسی است كه فقط یك ستاره را رصد میكند (خورشید)! «باب بارلو» نامی است كه به آن شهرت یافته و آرایههای از فیلترهای خورشیدی برای تلكسوپهای شكستی درست كرده كه همیشه در شهرهای شمالی همراه خود میبرد. رصد سالیانهی خورشید «sun party» او یكی از عامه پسندترین سوژههای گروههای نجومی در نیویورك شده است. او كسی است كه با رصدهای خیابانی خورشید، باعث انگیزهی دیگر رصدگران آماتور نیز شده است.
«سیارات»
هر سیارهای كه حول خورشید میگردد از تلسكوپهای آماتوری با مشخصههای منحصر به فرد خود دیده میشود. حلقههای زحل، رگههای راه راه جو مشتری و 4 قمر گالیلهایاش ، قطبهای سفید رنگ و سطح قرمز مریخ و اهلهی زهره. حداقل 3 تا از اینها را میتوانید با كوچكترین تلسكوپها هم ببینید.
برای یافتن «عطارد» باید هر روز وقت بگذارید. به علت اینكه فاصلهاش تا خورشید بسیار كم است، فقط در افق همراه با نورهای فلق و شفق آنهم بیشاز یك ساعت قبل از طلوع قابل رؤیت نیست. در نتیجه باید برای دیدن آن، افق صاف و بدون غبار و مه و ابر داشته باشید. مكانهای خوب برای رصد عطارد، نزدیك ساحل، مناطقی با میدان دید وسیع و بالای تپههای بلند است.
در زمانهای معینی از سال قرص عطارد بسیار بهتر از مواقع دیگر دیده میشود. بهترین موقع در نیمكرهی شمال عطارد بیشترین كشیدگی شرقی خود در «بهار» یا بیشترین كشیدگی غربی آن در صبحگاه «پاییز» است. در این دو فصل دایرهالبروج نسبت به افق زاویهی بیشتری دارد و عطارد در آسمان ناظر به بالاترین ارتفاع خود نسبت به بقیهی سال میرسد.
وقتی عطارد كاملاً قابل رؤیت میشود، درست مثل توپ بولینگ است، چراكه آشفتگی جوی زمین باعث پخش شدن نور آن
میشود. اگر عطارد را دقیقتر مورد بررسی قرار دهید، متوجه میشوید مثل ماه اهله دارد ولی این اهله بسیار نامحسوس است. برای اینكه تضاد نوری را برای پیدا كردن و رصد آن بیشتر كنید،از فیلترهای رنگی نارنجی، قرمز تیره استفاده كنید.
زمانی كه «ناهید» به قدر 4- میرسد غیر از ماه و خورشید پُرنورترین جرم آسمان است. این بدان معناست كه حتی وسط شهر هم براحتی قابل رؤیت است. با وجودیكه جرمی پُر نور است، اسرار بسیاری را در خود حفظ كردهاست. جو «ناهید» حتی با بزرگترین تلسكوپها هم قابل تشخیص نیست. سطح آن بهواسطهی همین جو از دید ما پنهان میماند. «ناهید» هم درست مثل ماه اهله دارد كه با كوچكترین تلسكوپها هم دیده میشود (ناهید در نزدیكترین فاصلهاش به زمین هلال نازك و بزرگی تشكیل میدهد.
وقتی ناهید از زمین دور میشود به شكل قابلملاحظهای كوچك شده و قرص آن با نور خورشید روشن میشود. در این زمان خیلی شبیه تربیع یا تثلیث ماه است.
هیچ سیارهای به فریبندگی مریخ نیست. هر چند تاریخ فرضیات جالب كانالهای مریخ و موجودات مریخی منقضی شده، ولی هنوز چیزهای جالبی دربارهی این دنیای نسبتاً دور از زمین وجود دارد. با تلسكوپهای آماتوری سطح كدر آن را میتوان رصد كرد و فقط زمانی این كار ممكن است كه زمین و مریخ در نزدیكترین فاصله (مقابله) باشند. در «مقابله»، مریخ در آسمان ما دقیقاً روبروی خورشید است. یعنی وقتی خورشید غروب می كند مریخ از غرب طلوع میكند و در طول شب در آسمان است. تلسكوپ كیفیت بالای 4 اینچی و شرایط پایدار جوی و «پارامتر دید» برای دیدن مشخصههای سطحی مریخ لازم است (مثل قطبها و مناطق تاریك). باید مطمئن شوید كه از بهترین چشمیها برای دیدن این جزئیات استفاده میكنید).
صرف نظر از تلسكوپ، چشمی و فیلترها، مریخ سیارهی چالش برانگیزی برای بررسی است. حتی در مقابلهی مریخ هم جزئیات زیادی را نمیشود دید. اگر رصدگر همهی امكانات نیز همراه داشته باشد دو چیز را نمیتواند با پول بخرد: دقت و صبر. وقتی مریخ تازه با جزئیات بیشتری دیده میشود، زمان گذشته و آشفتگی جوی نور آن را پراكندگی كرده است. ولی حالت نادر آرام جوی، نور اصلی مریخ به سمت ناظر خواهد آمد.
سعی كنید از فیلترهای رنگی مختلف برای بهبود تصویری كه از چشمی میبینید استفاده كنید. فیلترهای چشمی نارنجی و قرمز تضاد نوری مناطق تاریك سطحی مریخ را در مقابل نارنجی روشن بیابانهای مریخ افزایش میدهند و فیلترهای سبز و آبی بهترین روش برای رصد مناطق قطبی هستند.
برای یافتن «عطارد» باید هر روز وقت بگذارید. به علت اینكه فاصلهاش تا خورشید بسیار كم است، فقط در افق همراه با نورهای فلق و شفق آنهم بیشاز یك ساعت قبل از طلوع قابل رؤیت نیست. در نتیجه باید برای دیدن آن، افق صاف و بدون غبار و مه و ابر داشته باشید. مكانهای خوب برای رصد عطارد، نزدیك ساحل، مناطقی با میدان دید وسیع و بالای تپههای بلند است.
در زمانهای معینی از سال قرص عطارد بسیار بهتر از مواقع دیگر دیده میشود. بهترین موقع در نیمكرهی شمال عطارد بیشترین كشیدگی شرقی خود در «بهار» یا بیشترین كشیدگی غربی آن در صبحگاه «پاییز» است. در این دو فصل دایرهالبروج نسبت به افق زاویهی بیشتری دارد و عطارد در آسمان ناظر به بالاترین ارتفاع خود نسبت به بقیهی سال میرسد.
وقتی عطارد كاملاً قابل رؤیت میشود، درست مثل توپ بولینگ است، چراكه آشفتگی جوی زمین باعث پخش شدن نور آن

زمانی كه «ناهید» به قدر 4- میرسد غیر از ماه و خورشید پُرنورترین جرم آسمان است. این بدان معناست كه حتی وسط شهر هم براحتی قابل رؤیت است. با وجودیكه جرمی پُر نور است، اسرار بسیاری را در خود حفظ كردهاست. جو «ناهید» حتی با بزرگترین تلسكوپها هم قابل تشخیص نیست. سطح آن بهواسطهی همین جو از دید ما پنهان میماند. «ناهید» هم درست مثل ماه اهله دارد كه با كوچكترین تلسكوپها هم دیده میشود (ناهید در نزدیكترین فاصلهاش به زمین هلال نازك و بزرگی تشكیل میدهد.
وقتی ناهید از زمین دور میشود به شكل قابلملاحظهای كوچك شده و قرص آن با نور خورشید روشن میشود. در این زمان خیلی شبیه تربیع یا تثلیث ماه است.
هیچ سیارهای به فریبندگی مریخ نیست. هر چند تاریخ فرضیات جالب كانالهای مریخ و موجودات مریخی منقضی شده، ولی هنوز چیزهای جالبی دربارهی این دنیای نسبتاً دور از زمین وجود دارد. با تلسكوپهای آماتوری سطح كدر آن را میتوان رصد كرد و فقط زمانی این كار ممكن است كه زمین و مریخ در نزدیكترین فاصله (مقابله) باشند. در «مقابله»، مریخ در آسمان ما دقیقاً روبروی خورشید است. یعنی وقتی خورشید غروب می كند مریخ از غرب طلوع میكند و در طول شب در آسمان است. تلسكوپ كیفیت بالای 4 اینچی و شرایط پایدار جوی و «پارامتر دید» برای دیدن مشخصههای سطحی مریخ لازم است (مثل قطبها و مناطق تاریك). باید مطمئن شوید كه از بهترین چشمیها برای دیدن این جزئیات استفاده میكنید).
صرف نظر از تلسكوپ، چشمی و فیلترها، مریخ سیارهی چالش برانگیزی برای بررسی است. حتی در مقابلهی مریخ هم جزئیات زیادی را نمیشود دید. اگر رصدگر همهی امكانات نیز همراه داشته باشد دو چیز را نمیتواند با پول بخرد: دقت و صبر. وقتی مریخ تازه با جزئیات بیشتری دیده میشود، زمان گذشته و آشفتگی جوی نور آن را پراكندگی كرده است. ولی حالت نادر آرام جوی، نور اصلی مریخ به سمت ناظر خواهد آمد.
سعی كنید از فیلترهای رنگی مختلف برای بهبود تصویری كه از چشمی میبینید استفاده كنید. فیلترهای چشمی نارنجی و قرمز تضاد نوری مناطق تاریك سطحی مریخ را در مقابل نارنجی روشن بیابانهای مریخ افزایش میدهند و فیلترهای سبز و آبی بهترین روش برای رصد مناطق قطبی هستند.

مكان آنها نسبت به مشتری و یكدیگر به آرامی ولی منظم تغییر میكند. «یو» (Io) ظرف كمتر از 2 روز حول مشتری می گردد (تناوب مداری كالیستو دو هفته است). سریعترین قمر مشتری «یو» است. آنها را رصد كنید و تغییر مكانهایش را ثبت كنید و آن را با ماه مقایسه كنید. قمرهای گالیلهای با ژوپیتر (مشتری) خدای یونان باستان، نمایش زیبایی را به نمایش می گذارند. آنها بهطور متناوب یك بار یا بیشتر با مشتری اختفا یا گرفت دارند و گاهی از جلوی قرص مشتری گذر انجام میدهند.
و حالا نوبت زحل است! چه كسی هیجان اولین رصد زحل را فراموش میكند؟ پیش چشمان ما یك توپ طلایی با حلقههای روشن سفید رنگاش خودنمایی میكند. برای عدهای از نظر زیبایی رقیبی ندارد. زحل با جو ضخیمی پوشیده شده كه از نظر
تركیب و طبیعتاش شبیه مشتری است؛ ولی جو مشتری در جزئیات عناصر بسیار غنیتر است. جو زحل بدون هیچ علامت مشخصهای است. منطقهی استوایی سفیداش با مناطق شمالی و جنوبی گرمی احاطه شده است. از فیلترهای زرد و نارنجی برای روشنتر كردن جزئیات این منطقه استفاده كنید.
در یك نگاه گذرا، زحل ابتدا یك گلوله با حلقهای جامد به نظر میرسد. ولی نگاه دقیقتر و نزدیكتر نشان میدهد كه این در حلقهها با یك شكاف به دو قسمت تقسیم شدهاند. حلقههای بیرونی را حلقهی «A» می نامیم كه خاكستری روشن است و حلقههای داخلی كه حلقهی «B» نامیده می شوند و سفید رنگ هستند.
حد فاصل جدایی این دو منطقه «شكاف كاسینی» نامیده میشود. در شرایط مطلوب رصدی هر سه مشخصهی حلقهها را حتی از تلسكوپ 2 اینچی هم خواهید دید. با ابزارهای بزرگتر از 4 اینچ منطقهی خاكستری تیره به نام «كرپ» (Crepe) یا «C» را نیز میبینید كه در حلقههای B و جلوی قرص روشن سیاره قرار گرفته است.
تعداد جزئیاتی كه از حلقههای زحل خواهید دید، قویاً بستگی به میزان زاویهی انحراف آن نسبت به خطی دید شئ دارد. چون حلقهها حدود 27 درجه با دایره البروج زاویه دارند، صورتهای مختلفی را در 29 سال زمینی حركت مداری سالیانه (انتقالی) یعنی یك سال زحل از آن خواهید دید. حدوداً 15 سال یك طرف حلقه و 15 بعدی رویهی دیگر آن را میبینیم. بین دو گذر 15 ساله،حلقهها دقیقاً بهصورت خطی دیده میشوند و ما حلقه را به شكل قبلی نمیبینیم. آخرین بار در سال 1995 چنین اتفاقی افتاده و بیشینهی بعدی سال 2003 بخش جنوبی حلقهها مشخص شدند.
حلقهها الان ظریفتر دیده میشوند و دوباره سال 2010 ما یك خط از حلقهها را میبینیم. بعد از آن بیشینهی شمالی در 15 سال بعد اتفاق میافتد.
اورانوس و نپتون در این حد روشن هستند كه بهتوان آنها را در شهرها هم تشخیص داد. ولی نباید از محیط اطراف رصدگر نوری به چشم برسد. اورانوس با قدر ظاهری 6 بهصورت ستارهای سبز رنگ از تلسكوپ 3 اینچی دیده میشود و نپتون با قدر 8 یك ذرهی كوچك سبز-آبی ضعیف دیده میشود. حتی اگر تلسكوپ آنقدر بزرگ باشد كه بزرگنمایی 300 داشته باشید، باز هم این دو را بهصورت همان قرصهای كوچك خواهید دید. چه در حومهی شهر باشید چه در شهر!
و بالاخره به پلوتون و اجرام دیگر میرسیم. اینجا جایی است كه منظومهی شمسی با پلوتون قدر 13 به انتهای خودش میرسد. فقط در بهترین شرایط رصدی و در بهترین مكانهای رصدی دیده میشود. این سیارهی كوچك را برای زمانی كه خواستید از شهر فرار كنید، در نظر داشته باشید!؟ ولی تا آن زمان ماه، خورشید و 7 سیارهی آسمان شب آنقدر تغییرات ظاهری دارند كه یك اخترشناس شهری را سالها مشغول خود كنند.

در یك نگاه گذرا، زحل ابتدا یك گلوله با حلقهای جامد به نظر میرسد. ولی نگاه دقیقتر و نزدیكتر نشان میدهد كه این در حلقهها با یك شكاف به دو قسمت تقسیم شدهاند. حلقههای بیرونی را حلقهی «A» می نامیم كه خاكستری روشن است و حلقههای داخلی كه حلقهی «B» نامیده می شوند و سفید رنگ هستند.
حد فاصل جدایی این دو منطقه «شكاف كاسینی» نامیده میشود. در شرایط مطلوب رصدی هر سه مشخصهی حلقهها را حتی از تلسكوپ 2 اینچی هم خواهید دید. با ابزارهای بزرگتر از 4 اینچ منطقهی خاكستری تیره به نام «كرپ» (Crepe) یا «C» را نیز میبینید كه در حلقههای B و جلوی قرص روشن سیاره قرار گرفته است.
تعداد جزئیاتی كه از حلقههای زحل خواهید دید، قویاً بستگی به میزان زاویهی انحراف آن نسبت به خطی دید شئ دارد. چون حلقهها حدود 27 درجه با دایره البروج زاویه دارند، صورتهای مختلفی را در 29 سال زمینی حركت مداری سالیانه (انتقالی) یعنی یك سال زحل از آن خواهید دید. حدوداً 15 سال یك طرف حلقه و 15 بعدی رویهی دیگر آن را میبینیم. بین دو گذر 15 ساله،حلقهها دقیقاً بهصورت خطی دیده میشوند و ما حلقه را به شكل قبلی نمیبینیم. آخرین بار در سال 1995 چنین اتفاقی افتاده و بیشینهی بعدی سال 2003 بخش جنوبی حلقهها مشخص شدند.
حلقهها الان ظریفتر دیده میشوند و دوباره سال 2010 ما یك خط از حلقهها را میبینیم. بعد از آن بیشینهی شمالی در 15 سال بعد اتفاق میافتد.
اورانوس و نپتون در این حد روشن هستند كه بهتوان آنها را در شهرها هم تشخیص داد. ولی نباید از محیط اطراف رصدگر نوری به چشم برسد. اورانوس با قدر ظاهری 6 بهصورت ستارهای سبز رنگ از تلسكوپ 3 اینچی دیده میشود و نپتون با قدر 8 یك ذرهی كوچك سبز-آبی ضعیف دیده میشود. حتی اگر تلسكوپ آنقدر بزرگ باشد كه بزرگنمایی 300 داشته باشید، باز هم این دو را بهصورت همان قرصهای كوچك خواهید دید. چه در حومهی شهر باشید چه در شهر!
و بالاخره به پلوتون و اجرام دیگر میرسیم. اینجا جایی است كه منظومهی شمسی با پلوتون قدر 13 به انتهای خودش میرسد. فقط در بهترین شرایط رصدی و در بهترین مكانهای رصدی دیده میشود. این سیارهی كوچك را برای زمانی كه خواستید از شهر فرار كنید، در نظر داشته باشید!؟ ولی تا آن زمان ماه، خورشید و 7 سیارهی آسمان شب آنقدر تغییرات ظاهری دارند كه یك اخترشناس شهری را سالها مشغول خود كنند.
