ستاره شناسان به درستی منشاء این اجرام را نمی دانند. بر اساس تئوری های اولیه، بیشتر سنگهای شناخته شده تکه ای از باقیمانده یک جرم بزرگترند. این اجرام از زمان تشکیل سیارات باقی مانده اند. در جاهای دیگر از منظومه شمسی، اجرام با یکدیگر متصل شده و سیارات و اقمار را تشکیل داده اند.
ابعاد
تنوع ابعاد در سنگهای آسمانی بسیار زیاد است. بزرگترین و نخستین سنگ شناخته شده، سرس (Ceres)، در سال 1801 کشف شد. قطر آن 933 کیلومتر است. به نظر می رسد جرم سرس به اندازه جرم یک سوم از کل سنگهای آسمانی باشد. یکی از کوچکترین سنگهای آسمانی که در سال 1991 کشف شد و 1991بی ای (1991 BA) نام گرفت، قطری تنها معادل 6 متر دارد.
ترکیب بندی
مطالعاتی که بر روی نور بازتابانده شده از سطح سنگهای آسمانی صورت گرفته ، اطلاعاتی درباره ترکیب بندی آنها به ما داده است. ستاره شناسان این سنگها را بر اساس ترکیب بندیشان به دو دسته کلی تقسیم کرده اند. یک گروه آنهایی هستند که در قسمت بیرونی کمربند قرار گرفته اند. این سنگها غنی شده از کربن می باشند. ترکیب بندی آنها از زمان شکل گیری منظومه شمسی تغییر زیادی نکرده است. گروه دیگر سنگهایی هستند که در قسمت درونی کمربند جای دارند. آنها سرشار از مواد معدنی هستند. این گروه از سنگهای آسمانی از مواد مذاب شکل گرفته اند.
اندازه گیری سنگهای آسمانی
از دهه 1990، ستاره شناسان به سه روش ابعاد سنگها را مشخص می کنند. در روش اول، آنها از تلسکوپ برای تشخیص فاصله سنگ آسمانی تا خورشید، مقدار بازتاب نور و مقدار حرارتی که سنگ متساطع می نماید، استفاده می کنند. مقدار نور یا حرارتی که به زمین می رسد به اندازه و فاصله سنگ آسمانی تا خورشید بستگی دارد. بنابراین محاسبه فاصله و نور، بیانگر ابعاد سنگ است. در روش دوم، هنگامیکه سنگی از مقابل ستاره ای عبور کند، ستاره شناسان با تلسکوپ آنرا زیر نظر می گیرند و در روش سوم از رادیو تلسکوپ یا تلسکوپ رادیویی برای تهیه تصویری از سنگ آسمانی استفاده می شود.
در سال 1991، دانشمندان روش چهارم را نیز برای این منظور به کار گرفتند. روش چهارم مشاهده از فاصله نزدیک است که توسط تلسکوپ های فضایی صورت می گیرد. در آن سال سفینه ایالات متحده، "گالیلو"، نخستین عکس دقیق از یک سنگ آسمانی را تهیه کرد. این سنگ گاسپرا (Gaspra) نامیده می شد و ابعاد آن 19*12*11 کیلومتر بود.
در سال 1969، ناسا سفینه نییر(Near Earth Asteroid Rendezvous (NEAR)) را ارسال کرد. این سفینه در سال 1997 به فاصله 1216 کیلومتری سنگ آسمانی به نام متیلد (Mathilde) قرار گرفت. یک سال پس از آن این سفینه به فاصله 2378 کیلومتر از سنگ آسمانی اروس (Eros) فرستاده شد. در فوریه 2000 سفینه نییر در مداری حول اروس قرار گرفت. در سال 2001، برای یادبود شومیکر(Shoemaker)، ستاره شناس آمریکایی، نام سفینهء نییر به نییر شومیکر تغییر پیدا کرد. در فوریه 2001، نییر شومیکر نخستین سفینه ای بود که بر سطح یک سنگ آسمانی فرود آمد.
مدار
بیشتر سنگهای آسمانی در یک کمربند، مدارهای بیضی شکلی را دنبال می کنند. گروه های سنگهای آسمانی که در یک مدار قرار دارند را به یاد کیوتسوگو هیرایاما، ستاره شناس ژاپنی که برای نخستین بار آنها را کشف کرد، خانواده های هیرایاما می نامند. بسیاری از سنگها، در مدارهایی خارج از کمربند سنگهای آسمانی قرار دارند. برای مثال تعدادی از سنگها که تروجن (Trojan) نام دارند در مداری که سیاره مشتری آنرا طی می کند، حرکت می کنند. سه گروه از سنگها به اسامی آتن (Aten)، آمور (Amor) و آپولو (Apollo) در قسمت داخلی منظومه شمسی می باشند و اصطلاحا سنگهای همسایه زمین یا نزدیک به زمین نامیده می شوند. برخی از همین سنگها گاهی مدار مریخ را قطع می کنند و برخی دیگر گاهی وارد مدار زمین می شوند.
بسیاری از دانشمندان بر این باورند که در 65 میلیون سال پیش یکی از سنگهای نزدیک به زمین با این سیاره برخورد کرده و ضمن ایجاد تغییرات وسیع آب و هوایی به انقراض دایناسورها منجر گردیده است. این شهاب سنگ چاله ای بزرگ به نام چیکشولوب (Chicxulub) در مرکز شبه جزیره یوکاتان مکزیک به قطر 300 کیلومتر ایجاد کرده است. در سال 1908، یک شیء در ارتفاع 10 کیلومتری رودخانه تونگوسکا (Tunguska) در سیبری منفجر شد. این احتمالات وجود دارد که این شیء هسته یک دنباله دار، یک شهاب سنگ بزرگ و یا یک سنگ آسمانی کوچک بوده است. به هرحال این انفجار موجب نابودی جنگلها و آتش سوزی منطقه ای به عرض 80 کیلومتر شد.گرانش سیاره مشتری باعث وقوع تغییرات آهسته ای در مدار سنگهای آسمانی می شود. این تغییرات منجر به برخورد این سنگها با یکدیگر و ایجاد تکه های کوچکتر می گردد و در نتیجه احتمال برخورد آنها باهم بیشتر و بیشتر می شود. گاهی برخی از این تکه ها به شکل شهاب سنگ وارد جو زمین می شوند.